مقدمه عالی مترجم کتاب سرکار خانم مریم حسین زاده
آنتونی مارا در سال ۱۹۸۴ در واشینگتن دیسی متولد شد. مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی گرفت و تحصیلات تکمیلیاش را در دانشگاه آیووا در رشتهٔ نویسندگی خلاق ادامه داد -دانشگاهی که نویسندگان مطرح و نامداری از آن فارغالتحصیل شدهاند و اساتید معروف و برجستهای دارد.
مارا سپس کمکهزینهٔ تحصیلی اِستگنر برای شرکت در دورهٔ دوسالهٔ نویسندگی در دانشگاه استنفورد را دریافت کرد و به دنبال آن مشغول به تدریس در آنجا شد.
رمان اول مارا، منظومهای از پدیدههای حیاتی، در ۲۰۱۳ به چاپ رسید و برندهٔ جوایز متعددی از جمله جایزهٔ جان لئونارد از طرف حلقهٔ منتقدان کتاب ملی امریکا، جایزهٔ بارنز و نوبل برای بهترین نویسندهٔ نوقلم، و جایزهٔ ادبی آتن در یونان شد.
تزار عشق و تکنو نیز در ۲۰۱۶ برندهٔ جایزهٔ فرهنگستان هنر و ادبیات امریکا شد. او در ۲۰۱۷ در فهرست بهترین نویسندگان جوان امریکایی که مجلهٔ گرانتا هر ده سال یک بار منتشر میکند قرار گرفت و در ۲۰۱۸ برندهٔ جایزهٔ ۵۰هزار دلاری سیمپسون شد.
مارا از همان سالهای نوجوانی دریافته بود که داستانها ابزاری هستند که ما به کمک آنها همدیگر را میفهمیم، گذشته را حفظ میکنیم و از دلِ آشفتگیهای زندگیمان معنا خلق میکنیم.
در پاسخ به این پرسش که چطور میشود فرزند صالحی از تباری ایتالیایی ـ ایرلندی دربارهٔ روسیه بنویسد، میگوید که همهچیز از پرسهزنیهایش بین قفسههای کتابفروشیها و علاقهٔ وافرش به ادبیات روسیه، رمانهایی چون جنگ و صلح، آنا کارِنینا، و برادران کارامازوف شروع شد، و از ادبیات قرن نوزدهم روسیه و رمانهایی که تا انتها خواندنشان در نوع خودش رکورد محسوب میشود. تاریخ غنی چچن نویسندگان بزرگی چون تولستوی، پوشکین، لرمانتوف و دوما را به خود فراخواند و به آنها الهام بخشید.
روایت مارا از روسیهٔ پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی حاصل تجربهٔ زیستهٔ او در روسیه بوده است و خصوصاً در سنپترزبورگ با دمای بیست درجه زیر صفر، روشنایی چهارساعتهٔ روز، و زندگی در آپارتمان پیرزنی که دو پسرِ سیگاری قهار داشت که کلمهای انگلیسی نمیدانستند و البته روسیدانی مارا هم بهتر از دانش انگلیسی آنها نبود.
نوشتن نسخهٔ اولیهٔ تزار عشق و تکنو که مجموعهای از نه داستان کوتاهِ کاملاً مستقل بود همزمان با منظومهای از پدیدههای حیاتی در ۲۰۱۳ به پایان میرسد امّا نویسنده در بازبینی اثر، درصدد خلق مجموعهای از داستانهای مستقل امّا درهمتنیدهای برمیآید که حذف هرکدام از آنها کل بنا را ویران میکند.
داستانها در فاصلهٔ قرن بیستم تا بیستویکم در شوروی ـ روسیه رخ میدهند و همچون تجربهٔ نوستالژیک گلچینکردنِ آهنگها برای نوار کاست، انتخاب و در کنار هم چیده میشوند -نوارهایی که همواره برای ما بازگوکنندهٔ روایتی بزرگتر از تکآهنگهای کوچک دوستداشتنیمان بودهاند. نواری که اَلِکسی، نوجوان عاشق تکنو، در لحظهٔ خداحافظی به برادرش کولیا میدهد نمادی میشود از تمامی آنچه کولیا به آن عشق میورزد و تمامی آنچه از دست دادنش او را میترساند. مردم غالباً بو را برانگیزندهٔ خاطرات میدانند اما برای مارا موسیقی چنین نقشی دارد و او موسیقی چایکوفسکی را در جایجای این اثر جاری کرده است. هر روی این نوارْ چهار داستان دارد و داستان میانی، تزار عشق و تکنو، میانپردهای است که دو روی نوار را به هم پیوند میدهد.
مارا با این گلچینِ داستانهای کوتاهْ یک قرن را درمینوردد، چیزی که بهزعم او کاری سخت و در حوصلهٔ یک رمان است. این داستانهای مستقل امّا درهمتنیده از تونلهایی در زیر لنینگراد در ۱۹۳۷ شروع و به سالی نامعلوم در منظومهٔ شمسی ختم میشوند.
آغاز داستان در ۱۹۳۷ و در بستر شوروی کمونیستی است. انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر ۱۹۱۷ که منجر به سقوط تزاریسم شده بود، پس از مرگ لنین به کیش پرستش استالین انجامید. وعدهٔ حکومت پرولتاریا و آزادسازی رنجبران بدل شده بود به ترور، سرکوب، خفقان و سانسور، تصفیه، نظارت دائم سازمانهای اطلاعاتی بر مردم، و تکریم خبرچینی و جاسوسی و سرسپردگی.
حکومتی که قرار بود تجلی خواست و ارادهٔ تودهها باشد هرگونه اندیشهٔ متفاوت با رهبر حزب را ممنوع و ضدانقلابی دانست. تنها مُسکنْ ترویج امید به آیندهای متعالی و بهشتی سوسیالیستی بود که آن هم در قطارهای مرگ نابود شد -قطارهایی که میلیونها نفر از اقشار مختلف مردم از جمله کارگران و کشاورزان را راهی گولاگها، اردوگاههای کار اجباری، در دورافتادهترین و بد آب و هواترین مناطق سیبری کردند.
داستانهای بعدیْ ما را به دوران خروشچف، برژنف، گورباچف، سقوط کمونیسم در اوایل دههٔ نود و قدرت گرفتن گورباچف و خلف او پوتین و جنگهای روسیه و چچن میبرند.
اگرچه سیاست و جنگ و ویرانیهای ناشی از آن در تکتک داستانها حضور دارد، تزار عشق و تکنو بیشتر داستان شهروندانی عادی، پدربزرگها و مادربزرگها، پدرها و مادرها، فرزندان، نقاشها، مرمتکارها، بالرینها، و ستارههای سینما در کشمکش بقا و انسانیت در هنگامهٔ تعارضهای ژئوپلتیکی بین فرماندهان شورشیهای چچن و ژنرالهای روسیه است. شهروندانی که عقاید سیاسی یا مذهبی آتشین ندارند و از اذناب مافیا نیستند در جستوجوی اندک آسایشی برای زندگیکردناند.
مفهوم خانواده اگرچه به اذعان رومن اُسیپوویچ مارکین، نقاش و مأمور سانسور در ادارهٔ تبلیغات و تهییج حزب در دوران استالین، «با همان سرعت اسب و درشکه به تاریخ میپیوست» جانمایهٔ بیشتر داستانهاست. گاه شخصیتهای داستان مجبور میشوند بین وفاداری به سرزمین و خانواده یکی را انتخاب کنند ولی دوستداشتنها و خاطرات و رؤیای آنها همان است که انسانها در ته چاه، روی زمین، و در منظومهٔ شمسی برای زندهماندن به آن چنگ میاندازند.
کتاب با نقلقولی از پیوتر زاخارُف چِچِنِتس، نقاش روسی چچنی قرن نوزدهم، شروع میشود مبنی بر اینکه تابلوی «مرتعی خالی در بعدازظهر» از کماهمیتترین آثار اوست، ولی همین تابلو در زندگی شخصیتهای این داستان از اهمیت بهسزایی برخوردار میشود. همانی میشود که روسیه و چچن را -آدمهای این داستانها را، گذشته و حال و آیندهٔ این شخصیتها را- شکل و به هم پیوند میدهد.
مکانها و آثار هنری نیز به اندازهٔ شخصیتهای انسانی داستان حائز اهمیت هستند. زندان کرِستی، جنگل سفید، دریاچهٔ جیوه، کورههای ذوب نیکل و دودکشهایی که محلیها آن را دوازدهحواری نام نهادهاند، موزهٔ هنر محلی گروزنی، کاخ خلق، نقاشی هانری روسو از گربهٔ وحشی، تصویری از یک بالرین، و منظرهٔ نقاشی زاخارف ارتباطی درهمتنیده در هفتاد و پنج سال از تاریخ روسیه ایجاد میکنند.
هنر در این میانه، هم آفریننده و زندگیبخش است و هم ابزار سرکوب. درست مثل مارکین که هم نقاش است و هم مأمور سانسور. ابعاد گستردهٔ سانسور، که شامل نابودی بناهای تاریخی، بازنویسی کتابهای درسی، حذف چهرهٔ دشمنان خلق از عکسها و نقاشیها با استفاده از مرکب هندی و بعد ایربراش و سپس فتوشاپ میشود، مرز میان حقیقت و دروغ را مخدوش میکند. مردم باید از رازهایشان محافظت کنند تا مبادا حکومتْ حقایق را پاک و آنها را از تاریخ و پیشینهٔ خودشان جدا کند.
تزار عشق و تکنو تراژدی و طنز تلخِ بازسازی خانه و جهانی ویران بهعلت سانسور و جنگ و تروریسم و فقر است، و بهرغمِ تمامی این تلخیها، آنتونی مارا گذر از کمدی به تراژدی و بالعکس را لازمهٔ ادبیات جدی و کنارآمدن با خودِ زندگی علیالخصوص در روسیه میداند.
مارا در این اثر نشان میدهد حکومتها چگونه میخواهند تاریخ و گذشتهٔ ملتها را محو کنند و انسانها چگونه در کشاکشِ شرافت و خیانت میکوشند آنچه را از دست رفته است بازگردانند. این نبرد خاطره با فراموشی همان است که میلان کوندرا، نویسندهٔ چک، آن را مقاومت انسان در برابر قدرت توتالیتر میداند -قدرتی که به رومن اُسیپوویچ مارکین میگوید «تو خیال میکنی خودت راوی داستانت هستی، اما تو فقط یه صفحهٔ ننوشته هستی»، و مقاومتی که ثمرهٔ این پرسش است که چگونه میتوانی صدایت را بالا ببری وقتی ساکت ماندن بسیار آسانتر است.
اگرچه دسترسی به بایگانی مدارک بسیاری از فجایع اتحاد جماهیر شوروی کمونیستی و همچنین محل اردوگاهها ممنوع اعلام شده است، کوشش مارا در نشان دادن فجایعی که از دههها قبل برای مردمی رخ داده که مردم او نبودهاند و در سرزمینی که سرزمین او نبوده است، گواه محکمی است که خاطرات را نمیتوان پاک کرد و تاریخ را نمیتوان زدود. آن اَپِلبام در یکی از سخنرانیهایش در ضرورت ثبت این خاطرات میگوید: «ثبت نکردن این وقایع عواقب بدی دارد چون آنچه راجع به نوع بشر میدانیم ناقص میماند. هرکدام از تراژدیهای قرن بیستم -گولاگ، هولوکاست، قتلعام ارامنه، انقلاب کامبوج، جنگ بوسنی و بسیاری دیگر- ویژگیها و خاستگاههای تاریخی و فلسفی منحصربهخودی دارد که چهبسا هرگز دوباره تکرار نشود، اما کردار آدمی در ویرانی و سرکوب و هتک حرمت از همنوعانش تکرار و تکرار خواهد شد. از دوستان و همسایگانمان دشمن میسازیم و قربانیهایمان را پست و شیطانصفت و مستحق تبعید و شکنجه و مرگ میدانیم.» بنابراین هرچه بیشتر بفهمیم که چگونه همسایگان و هموطنان و همنوعان در جوامع مختلف به دشمن بدل شدهاند، نیمهٔ تاریک طبیعت بشری خود را بیشتر میشناسیم. باشد که گولاگها تکرار نشوند!
کتاب تزار عشق و تکنو
نویسنده: آنتونی مارا
مترجم: مریم حسین زاده
ناشر: نشر نو
اگر خواننده جدید سایت «» هستید!
شما در حال خواندن سایت ( دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون میشویم اگر:
– سایت رو در مرورگر خود بوکمارک کنید.
-مشترک فید یا RSS شوید.
– شبکههای اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام – صفحه اینستاگرام ما
– برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:
این عکس شگفتانگیز جنگ جهانی دوم ممکن است عکس ویرایش شده یا فیک به نظر برسد. اما واقعا این طور نیست.در این عکس سورئال، که بخشی از آرشیو عکاسی نیروهای دفاع فنلاند است، یک ماشین ارتش فنلاند در امتداد جادهای در چند مایلی مرز با اتحاد…
انسانهای راههای زیادی برای کشتن هم در طول تاریخ ابداع کردهاند: سلاحهای هستهای و زیستی ، بمبهای آتشزا، گلولهها، سرنیزهها، ایجاد قحطی عمدی و …کاملا قطعی نیست، اما طبق بسیاری از روایتها مرگبارترین روز در تاریخ بشر در واقع نتیجه…
گارداسیل واکسنی است که به محافظت در برابر انواع خاصی از ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) کمک میکند، که یک عفونت شایع مقاربتی است که میتواند منجر به مشکلات سلامتی مختلف از جمله زگیل تناسلی و برخی از انواع سرطان شود. این واکسن برای جلوگیری از…
در اینجا می خواهیم لیستی از گرانترین نقاشی هایی که در بازار حراجیها به فروش رسیده اند را با هم مرور کنیم. البته هر لحظه امکان تغییر این لیست و جایگزینی نقاشی های دیگری وجود دارد ولی در آن صورت هم می توان نقاشی های زیر را جزء گرانترین های…
وستروس یک سرزمین یا قاره تخیلی و یکی از مکانهای اصلی مجموعه رمانهای فانتزی «آواز یخ و آتش» نوشته جورج آر آر مارتین است. انکاتی در مورد وستروسجغرافیا: وستروس در غرب قاره اسوس قرار دارد و با دریای باریکی که به نام دریای باریک شناخته…
بر اساس تحقیقات یک شرکت فروش تشک آنلاین به نام Casper حدود ۲۸.۵ درصد از آمریکاییهای گفتهاند که هر شب، هفتگی، ماهانه یا هر چند وقت یکبار برهنه میخوابند. اما ۷۱.۵ درصد دیگر گفتند که همیشه با لباس میخوابند.واضح است که برهنه خوابیدن…