تا صحبت از اعتیاد میشود همه یاد سیگار یا الکل یا مواد مخدر گوناگون میافتند اما هر چیزی که بیش از یک حد آستانه به آن بپردازید و وجه منفی آن بیشتر از وجه مثبت آن باشد، میتواند یک اعتیاد زیانبار در نظر گرفته شود.
یک نکته کلیدی این همین حد آستانه است. در بسیاری موارد توافقی در مورد حد آستانه وجود ندارد و تازه متناسب به سن و کار و شرایط یک فرط این حد آستانه متفاوت است.
اعتیاد به شکر:
یکی از سرسختترین اعتیادهای دنیا که ترک کردنش هم بسیار دشوار است. به همه انواع شکری که روزانه مصرف میکنید فکر کنید از زمان صبحانه و مربا با شیرینی و شکلات همراه چای و چیزهایی که به عنوان میان وعده میخورید. تازه اگر قند میوه و لبنیات را به آن اضافه کنیم، میبینیم که در روز چقدر بار به غده پانکراس خود تحمیل میکنیم.
اعتیاد به تیک تاک:
دیدن پشت سر هم ویدئوهای چند ثانیهای که در سرگرمکردن و صریحتر بگویم بیهوده بودن اشتراک دارند، چه کاری که با مغز ما نمیکند. اگر خواندن کتاب یا چند پاراگراف متن برایتان دشوار شده، یکی از مشکلات پرش مغزی و ریز«دوپامین»های خشنودکنندهای است که همین تیک تاک به ما تزریق میکند.
اعتیاد به خرید:
شاید بگویید که با این وضعیت اقتصادی این اعتیاد را بیشتر ما ترک کردهایم. اما هنوز هم گاهی مقاومت ذهنی ما میشکند و چیزهایی میخریم که در واقع نیازی به آنها نداریم یا میتوانیم با چیزهای قدیمی مدتی سر کنیم.
البته گاهی این میل به خرید در قالب حسرت خرید خودنمایی میکند و ما بدون اینکه قدرت خرید داشته باشیم فروشگاههای آنلاین خرید را بالا و پایین میکنیم، آهی میکشیم و افسردگیای برای ما باقی میماند.
اعتیاد به خواندن اخبار زرد سلبریتیها:
واقعا این اخبار چه چیزی به ما اضافه میکنند. دانستن شروع یک رابطه توسط لبریتی یا قطع آن و سخنان بیمغزی که گفته چه چیزی در بر دارد.
تازه میبینم که به هنگام یک رویداد اجتماعی، رسانههای اصلی هم مثلا استوریهای سلبریتیها را نمایش میدهند. استوریها که معمولا عمق زیادی ندارند و حتی از نظر بصری زشت هستند.
اسکرول بینهایت در اینستاگرام:
آمار گذران روزانه خود را اینستاگرام زیر نظر بگیرید. اگر همین دقایق را صرف خواندن کتاب یا ورزش یا آموختن چیزی میکردیم، آدم متفاوتی میشدیم یا دست کم خواب شبانهروزی بهتری داشتیم!
نوشیدنیهای به اصطلاح انرژیزا
ترکیبی ناموزون از شکر و کافئین که اغلب خوردن مایع سادهای به نام آب از آنها بهتر و سالمتر است.
اعتیاد به کافئین
معتاد بودن بیش از حد خود به کافئین را درک نمیکنید مگر اینکه روزی بدون چای و قهوه بمانید و بعد ناگهان یک فنجان چای و قهوه بخورید و متوجه گیرایی و تغییر ذهنتنان شوید. خوردن آنها ر حد اعتیاد مشکلی ندارد. اما بیش از حد خوردن آنها و نیز چیزهایی که در کنار آنها صرف میشود مانند یک تکه قند یا شکلات یا کیک، کار دستمان میدهد.
اعتیاد به سیاست!
دشوار است که آدم در کشوری جهانی سومی زندگی کند و به نوعی آلوده به سیاست نشود یا آثار سیاستها، زندگیاش را آلوده نکند! اما حمایت بی حد و حصر از شخصیتهای سیاسی میانتهی و سخنانی که خیلی وقتها بسیار سطحپایینتر از یک کتاب عادی تاریخ یا سیاست یا ستون روزنامه یا اندیشه خودتان هستید، مشکل ایجاد میکند.
در ضمن دنبال کردن سیاست در کشورهایی که بیشتر اخبار آن منفی هستند، جز افسردگی چیزی در بر ندارد. مقصودم بی تفاوتی به جامعه نیست، بلکه پرداختن به پوسته سیاست به جای پیمودن راه برای بهبود شرایط است.
اعتیاد به خشم!
این هم یک اعتیاد پنهان است. ما حس میکنیم برای تخلیه آدرنالین و یا خودی نشان دادن یا اثبات برتری خودمان نیاز داریم گاهی داد و بیداد راه بیندازیم. اما معمولا همیشه بعد از خشمگین شدن، پشیمان میشویم.
راههای جایگزین بسیارند: ورزش، مراقبه، راههای جانشین و خردمندانه برای افزایش برتری کاری.
اعتیاد به کار!
این هم یک اعتیاد پنهان است که حتی در جامعه ایران هم مبتلایانی دارد. اینکه شما برونسپاری نکنید یا زیردستان خوبی پرورش ندهید که مستقلا برخی از کارهای شما را انجام بدهد و علیرغم نداشتن سود مالی، از وقتی که باید به امورات شخصی و خانوادگی بپردازید، کم کنید و به وقت کار اضافه کنید و از شرکت و اداره خیلی دیر به منزل بیایید، بدون اینکه کاری را زیاد متحول کرده باشید.
شما باید مهارت مفید و موثر و کوتاهتر کار کردن را یاد بگیرید و شروع کنید به برونسپاری و افزایش مهارت نظارت.
اعتیاد گیم
گیم که چیز بدی نیست. سرزمینها و شخصیتهای تخیلی و داستانها مهارتهای فکری و سرعت عمل و گرافیکهای دوستداشتنی و رفیق شدن با انبوهی از کسانی که فقط آنها درکتان میکنند و ایجاد یک جامعه مجازی.
اما گیم هم پول میخواهد و هم وقت زیاد و اینجاست که مشکل شروع میشود.
اعتیاد به فست فود
در همه کشورها این اعتیاد وجود دارد. عادت به چرب و پرکالری خوردن از سنهای پایین در ما نهادینه میشود. به خصوص در کشورهایی که جایی برای ملاقات و سرگرمی ارزان وجود ندارد، تا دلتان بخواهد فروشگاه فست فود احداث میشود و میزان نظارت بهداشتی مستمر هم بسیار پایین است.
چاقی و مشکلات هورمونی و داخلی بدن با خوردن اینها کم کم، خواه ناخواه ایجاد میشوند.
اعتیاد به نوشایهها
یکی از بدترین مایعاتی که میتوانید بخورید با شکر و گاز فراوان. چرا ما آب ساده و یا دوغ را فراموش میکنیم و چرا این همه نوشایه روزانه تولید میشود؟
تعصب بیجا
اینکه ذهن را تعطیل کنید و مرید بیمغز آیینی بشوید و افسانههایی را به نام آن آیین به خوردتان بدهید و چیزها را صد در صد قبول یا رد کنید …(البته عکسی که اینجا درج شده زینتی است و جمله ما کلیت دارد.)
اعتیاد به رقابت
زندگیتان خوب است یا همسایه خودروی بسیار بهتری دارد و خانهای با مساحت بیشتر یا فلان همکار از شما زیباتر است یا اندام ورزیدهتری دارد.
شما کسی هستید که مرتب باید خود رقیب تعیین میکنید و همه زندگیتان شده اثبات خودتان برای رسیدن به اصطلاح خوشبختی دیگران.
اعتیاد به جلب توجه
اینکه بگردید که لباس و اکسسوریهای انتخاب کنید که نظر همه را جلب کند یا اعمال زیبایی غیرضروری کنید یا به صورت نمایشی رفتارهایی انجام بدهید تا خود را بشردوست یا خوره چیزی دیگر نمایش بدهید.
همه اینها وقت و سرمایه شما را میبلعند و البته با شیکپوشی و میل به زیبایی یا فعال اجتماعی بودن مرزهایی دارند.
اعتیاد به غیبت
اینکه از زندگی دیگران سردبیاورید و گویش و پوشش و زندگی خصوصی آنها را زیر ذرهبین ببرید و با افرادی مثل خودتان ساعتی در روز مشغول گفتگو در مورد زندگی دیگران شوید.
اعتیاد به تلویزیون و سریالها
دیدن برنامهها و شوها و سریالها و فیلمها چیزی است که ممکن است تعادل زندگی را ما به هم بزند. آیا آنقدر که نگران شخصیتهای سریالی هستیم ورزش میکنیم یا میخوابیم یا کتاب میخوانیم؟ یا چقدر پول صرف خرید اشتراک یا پهنای باند اینترنت برای دانلود میکنیم؟
اعتیاد به پول درآوردن
معمولا تا زمانی که پولی در حد معاش داریم، متوجه نمیشویم که چنین اعتیادی هم وجود دارد. اما کافی است که اولین خریدهای بزرگ و اولین سرمایههای کلان وارد زندگیتان شود. در گام نخست اینها خیلی شیرین هستند و باعث میشوند از زندگی مقتصدانه یا فقیرانه قبلی به درآیید اما کمی که میگذرد که ترس از بازگشت به شرایط قبلی و طمع باعث میشوند که زندگی کنید برای اینکه پول دربیاورید!
اعتیاد به کارمندی!
اشتباه نکنید، قصد توهین به قشری ندارم. اما اینکه تصور کنیم که تنها راه مطمئن برای داشتن حداقل زندگی کارمندی است و کارمندی زندگی بازنشستگی ما را تامین میکند، اشتباه است. معمولا کارمندی توسط نسلها پیشین به نسل جدی القا میشود و یک بار به خودمان میاییم و میبینیم که سالها سابقه کار داریم و شهامت خروج از کاری را نداریم و ساعتها زیادی را صرف کاری با دستمزدی پایینتر از همه اقشار میکنیم.
البته انرژیهای منفی جامعه هم باعث میشوند که نتوانیم اگر خواستیم کارمندی(منظورم کلیه کارهای بیخلاقیت و زمانبر و دون شان ما) را ترک کنیم. مثلا با خودمان میگویم که اگر یک فریلنسر شویم بعد به دیگران بگوییم که چه کارهایم؟ خانواده همسرمان در من چه فکر میکنند و امثال این.
اگر خواننده جدید سایت «» هستید!
شما در حال خواندن سایت ( دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون میشویم اگر:
– سایت رو در مرورگر خود بوکمارک کنید.
-مشترک فید یا RSS شوید.
– شبکههای اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام – صفحه اینستاگرام ما
– برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:
یک مجموعه عکس با معنا و زیبا گرفته شده توسط هیلاری گولد، با عنوان «من اینجا هستم» این تصور نادرست مردم را به چالش می کشد که افراد مبتلا به سندرم داون تا سنین پیری نمیتوانند زندگی گنند.برای مثال هیلاری گولد، عکس پرتره جوآن، زنی 84 ساله…
در حین یک قرار آشنایی پاسخهای فیزیولوژیکی دو نفر حین گفتگو و دیدار با هم هماهنگ میشود، این پدیدهای است که از آن با نام همسانی فیزیولوژیکی یاد میشود.درجه این همگامی با تعامل در مکالمه و کیفیت همکاری همبستگی دارد و بنابراین میتواند…
در تاریخ آموزش آمریکا، در یک برهه دبیرستانهای آمریکا برای آموزش یک مهارت ضروری برای ورود به دنیای مدرن تجهیز شدند: تایپ کردن. ظهور کلاسهای تایپ در دبیرستانهای ایالات متحده، فصلی جذاب در تاریخی آموزش بود.شروع آموزش تایپ را میتوان در…
در حاشیه فیلمهای بزرگ همیشه میخوانیم که قرار بوده که نقص اصلی یا یک نقش فرعی مهم را کس دیگری بازی کند و آن بازیگر به سبب اینکه فیلم را کماهمیت تلقی کرده یا درگیر پروژه دیگری بوده یا مثلا دستآخر ترجیح کارگردان، هرگز به نقش رسیده است.…
به مدت هزاران سال، اسپانیا به دلیل آب و هوای مدیترانهای، تابستانهای طولانی و گرم و دمای معتدل زمستانی، در تولید زیتون پیشرو بوده است. میوههای زیتون که در آب نمک نگهداری میشوند و یا آسیاب میشوند تا روغنهای طبیعی از آنها استخراج شوند،…
برودی هالبروک دست به کار جالبی زده و جان تازهای به شخصیتهای محبوب سریال سیمپسونها داده است. او در این مورد نوشته:«من از Midjourney برای تبدیل شخصیتهای مورد علاقهان از انیمیشنها به قالب انسان استفاده کردم. البته برخی از اعضای…