یک ایمپلنت مغزی (تراشه کاشتنی مغز)، عملکرد شناختی بیماران را سال‌ها پس از آسیب‌دیدگی مغزی بازیابی کرد


در یک کارآزمایی بالینی کوچک نشان داده شده، ایمپلنت مغزی می‌تواند به بازیابی عملکرد شناختی پس از یک آسیب مغزی تروماتیک (TBI) کمک کند و این کار بی‌خطر است. با این درمان، مدار‌های کلیدی در اعماق مغز تحریک می‌شود و نتایج‌امیدوارکننده‌ای را برای پنج شرکت‌کننده در کارآزمایی، بدون هیچ گونه عوارض جانبی جدی در بر داشته است.

طبق جدیدترین داده‌های مرکز کنترل و نظارت بر بیماری‌ها (CDC)، از بیش از ۲۱۰ هزار بیمار بستری در بیمارستان به علت ترومای مغزی در سال ۲۰۲۰ دیده بودند و ۷۰ هزار نفرشان فوت شده بودند.. اما کسانی هم که از آسیب اولیه جان سالم به در می‌برند، خطر مشکلات سلامتی طولانی مدت دارند.

در ترومای علائم و خطرات بسته به شدت آسیب تغییر می‌کند. ترومای مغزی خفیف، ممکن است در چند روز برطرف شود. از سوی دیگر ترومای مغزی متوسط و شدید می‌تواند منجر به ناتوانی‌های مادام العمر در جان بدربردگان شود.

در ایالات متحده، شایع‌ترین علل ترومای مغزی متوسط و شدید، سقوط و حوادث مربوط به سلاح گرم است، اما یکی دیگر از علل از آن، تصادف وسایل نقلیه موتوری است. این همان اتفاقی است که برای جینا آراتا، یکی از پنج بیماری که کارآزمایی بالینی اخیر روی آنها انجام شد، رخ داد. تصادف او در سال ۲۰۰۱ برنامه‌های زندگی او را کاملاً بر هم زد.

آراتا در بیانیه‌ای می‌گوید که: «من چیزی به خاطر نداشتم. افتادگی پای چپ داشتم، خاطره تصادف را همیشه به خاطر می‌آوردم و خیلی راحت عصبانی می‌شدم.»

در سال ۲۰۱۸، آراتا تحت یک عمل جراحی قرار گرفت تا دستگاهی در عمق مغز او کاشته شود. پس از بهبودی او از عمل جراحی و روشن شدن دستگاه، اثر تقریباً آنی بود. وقتی از آراتا خواسته شد اقلامی را که در بخش محصولات خواربار فروشی یافت می‌شود فهرست کند، میوه‌ها و سبزیجات متعددی را نام برد. هنگامی که دستگاه خاموش بود، او نمی‌توانست هیچ یک را به خاطر بیاورد.

ایمپلنت چگونه کار می‌کند؟

دستگاه کاشتتنی، ناحیه‌ای از تالاموس به نام هسته جانبی مرکزی را هدف قرار می‌دهد. این یک مرکز است که با سایر مناطق مغز در ارتباط است و در بسیاری از جنبه‌های هوشیاری نقش دارد. در بیماران مبتلا به ترومای مغزی، بیشتر این مسیر‌ها و اتصالات هنوز وجود دارد، اما به شدت پیش، سیگنال عصبی نمی‌فرستند.

در مورد آراتا و سایر شرکت‌کنندگان در آزمایش، که بین ۲۲ تا ۶۰ سال سن داشتند و ۳ تا ۱۸ سال قبل دچار جراحات شده بودند، تیم باید دقیقاً محل قرارگیری دستگاه در مغز را مشخص می‌کرد. از آنجایی که هرکسی سابقه آسیب‌های متفاوتی داشت – و مغز همه کمی متفاوت از هم است – این چالشی بود که نیاز به استفاده از ابزار‌های مدل‌سازی پیچیده داشت.

هدف قرار دادن دقیق منطقه مهم است. اگر حتی چند میلی‌متر از هدف فاصله ایجاد شود، منطقه مؤثر تحریک نمی‌شود.

مدت زمان مطالعه ۹۰ روز بود و دستگاه‌ها به مدت ۱۲ ساعت در روز روشن می‌شدند. در پایان این دوره، شرکت‌کنندگان در آزمونی شرکت کردند که توانایی آن‌ها را برای تمرکز و برنامه‌ریزی در شرایط زمان‌بندی شده ارزیابی می‌کرد.

هندرسون می‌گوید: « چیز شگفت‌انگیز این است که همانطور که ما پیش‌بینی کرده بودیم دستگاه کار کرد و در واقع، بهتر از حد انتظار عمل کرد: میانگین پیشرفت در آزمون ۳۲ درصد بود، یعنی بسیار بیشتر از ۱۰ درصدی که تیم انتظار داشت.»

وسیله کاشتنی آنقدر خوب بود که آن‌ها برای متقاعد کردن هر یک از شرکت‌کنندگان برای موافقت با خاموش کردن دستگاهشان برای بخش بعدی مطالعه مشکل داشتند.

برای بیماران، مانند آراتا، درمان به این معنی بود که می‌توانستند به انجام فعالیت‌هایی برگردند که از زمان آسیب دیدگی‌شان ممکن نبود.

او که از زمان آسیب هرگز نتوانسته بود بلیت بخرد و سفر کند و حتی میزان پول حساب بانکی‌اش را به یاد بیاورد و خواب خوبی داشته باشد، دیگر می‌توانست کتاب محبوبی مانند «جایی که خرچنگ‌ها می‌خوانند» بخرد و فصل و به فصل آن را بخواند.

طور کلی، راه درمان برای بیماران ترومای مغزی متوسط و شدید کم است. اما امیدواریم که که اگر این درمان در یک کارآزمایی بالینی بزرگتر تأیید شود، این چشم‌انداز نسبتاً تیره، تغییر کند.

این تحقیق در مجله Nature Medicine منتشر شده.



منبع