کتاب کج‌باوری – چرا آدم‌های منطقی باورهای غیرمنطقی دارند؟ – 1pezeshk


کتاب کج‌باوری
چرا آدم‌های منطقی باورهای غیرمنطقی دارند
نویسنده: دن آریلی
مترجم: امید حسینی
ناشر: انتشارات کتاب‌سرای نیک
تعداد صفحات: 292 صفحه

عنوان اصلی:

Misbelief: What Makes Rational People Believe Irrational Things

فلانی چطور می‌تواند فلان چیز را باور کند؟

می‌دانم بیشتر آدم‌ها -نه فقط باهوش‌ها، بلکه حتی آدم‌های خیلی باهوشی که می‌توانند سخت‌ترین مسائل علمی یا ریاضی یا فلسفی را درک کنند- به‌ندرت می‌توانند ساده‌ترین و بدیهی‌ترین حقیقت را تشخیص دهند؛ اگر آن حقیقت مجبورشان کند که به اشتباه‌بودن نتیجه‌گیری‌هایشان اقرار کنند. زیرا به این نتیجه‌ها افتخار می‌کنند، آن‌ها را به دیگران آموخته‌اند و زندگی‌شان را بر پایۀ آن‌ها بنا کرده‌اند.

– لئو تولستوی (Leo Tolstoy)، هنر چیست (?What is Art)، ۱۸۹۷

یکی از دوستانم با لبخندی تلخ دربارۀ خانوادۀ همسرش می‌گفت «فقط از آب‌وهوا حرف می‌زنیم». بیشتر موضوع‌های دیگر مثل کار، سلامت، سیاست و حتی بچه‌هایش خیلی حساس و خطرناک شده بودند و ممکن بود تنش‌های ایدئولوژیک بین خودش و آدم‌هایی ایجاد کنند که یک‌روزی مثل دخترشان به خانواده‌شان راه‌اش داده بودند.

این روزها انگار به وجود همچین آدم‌هایی در زندگی‌مان عادت کرده‌ایم: دوستان، اعضای خانواده یا همکارانی که با دقت خاصی مکالمه‌هایمان با آن‌ها را محدود می‌کنیم. این آدم‌ها ممکن است کسانی باشند که فقط در شبکه‌های اجتماعی می‌شناسیم یا کسانی که رابطۀ خیلی نزدیکی با آن‌ها داریم. حاضرم شرط ببندم همۀ خواننده‌های این کتاب کسی را می‌شناسند که در چند سال اخیر باورهای جاافتاده‌اش دربارۀ سلامت، رسانه، دولت، صنعت دارو و خیلی مسائل دیگر زیر و رو شده‌اند. شاید طرف یک‌دفعه به تخت‌بودن زمین ایمان نیاورده باشد (هرچند تعداد کسانی که این باور را دارند، شگفت‌انگیز است). اما ممکن است وجود کووید ۱۹ را انکار کند یا آن را نوعی سلاح زیستی بداند. شاید هم اعتبار انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۰ را زیر سؤال ببرد یا فکر کند حمله به ساختمان کنگره فقط نمایش مسخره‌ای بود که گروه‌های ضدفاشیستی به‌راه انداختند. شاید هم اصرار داشته باشد که داستان واقعی قتل جان اف کندی (John F. Kennedy)، تغییرات اقلیمی، وقایع ۱۱ سپتامبر یا مرگ پرنسس دایانا (Princess Diana) را بگوید. بعضی‌ها با اطمینان می‌گویند همۀ واکسن‌ها شیطانی‌اند. بعضی‌ها هم فکر می‌کنند مخالفان واکسن‌ها در واقع آدم‌هایی از نسل مارمولک‌ها هستند که نقشۀ شومی برای نابودی بشر دارند (خب، آخری را یک جنبش طرفدار واکسن از خودشان درآوردند تا واکسن‌زدن را تبلیغ کنند. اما حتماً منظورم را فهمیده‌اید).

گاهی به نظر می‌رسد هیچ جامعه یا خانواده‌ای از شر اطلاعات غلط و باورهای اشتباه در امان نمانده. شاید اوایل با نظریۀ «آدم‌های مارمولکی» شوخی می‌کردیم، اما حالا دیگر خنده‌دار نیست. حالا وقتی اصطلاح تئوری توطئه را می‌شنویم، آدم‌هایی با کلاه فلزی یا بدن سبزرنگ به ذهنمان نمی‌رسند. قضیه خیلی جدی‌تر و شخصی‌تر از این‌هاست. هر وقت این بحث را پیش می‌کشم، قیافۀ چند نفر در هم می‌رود. بعضی‌ها سرشان را تکان می‌دهند و برایم از دوست، دخترعمو، پدر، خانوادۀ همسر یا بچه‌هایشان می‌گویند؛ همان‌هایی که می‌ترسند به مهمانی یا دورهمی‌های خانوادگی دعوتشان کنند و نمی‌توانند با آن‌ها دو کلمه حرف حساب بزنند. اصلاً نمی‌دانند فلانی چطور همچین چیزهایی را باور می‌کند.

این حس را خیلی خوب می‌شناسم. یکی از آزاردهنده‌ترین لحظه‌های من در این سفر اکتشافی به دنیایی موازی، حرف‌هایم با دوستی بود که از ۸سالگی می‌شناختم و مثل خانواده‌ام می‌دانستم. او هم باور داشت کووید ۱۹ یک توطئۀ جهانی برای زدن واکسن‌های شیطانی است، هم فکر می‌کرد من یکی از مُبلغ‌های این توطئه هستم. حتی چند دهه ارتباط نزدیک با من هم قانعش نمی‌کرد و هرچه می‌گفتم، نظرش عوض نمی‌شد.

خیلی گیج‌کننده، ناراحت‌کننده، دردناک و حتی ترسناک است که ناگهان یک شکاف کج‌باوری بین خودتان و عزیزتان -که فکر می‌کردید شبیه خودتان است- بیفتد. بعد هم برایتان سؤال می‌شود «چی شد که توی دو تا دنیای جدا از هم افتادیم؟ چطور ممکنه این آدمِ به‌ظاهر منطقی و عادی، همچین باورهای غیرمنطقی و غلطی دربارۀ واقعیت پیدا کنه؟ اصلاً چرا حالا؟»

خیلی وقت‌ها فکر می‌کنم نکند مسئلۀ کج‌باوری دارد بدتر می‌شود. شواهد و تجربۀ شخصی‌ام که این‌طور نشان می‌دهد. انگار تئوری‌های توطئه دارند با سرعت سرسام‌آوری گسترش پیدا می‌کنند. وجود اینترنت، همه‌گیری کووید ۱۹، قطبی‌شدن سیاست و پیشرفت‌های تازه در فناوری هوش مصنوعی هم به این گسترش شتاب بیشتری داده‌اند. این نظریه‌ها دیگر به بخش کوچکی از جامعه و ویدیوهای دست‌ساز و گفتگوهای شخصی محدود نیستند. حالا سیاستمداران منتخب، سلبریتی‌های محبوب و مجریان اخبار هم خیلی راحت ازشان حرف می‌زنند و به‌طرز خطرناکی وارد زندگی‌مان شده‌اند؛ مثل حمله به کنگرۀ آمریکا در ششم ژانویۀ ۲۰۲۱ و جرایم نفرت‌محورِ برگرفته از اطلاعات غلط. اما فقط با گذر زمان و تحقیق معلوم می‌شود این باورها امروزه رایج‌تر شده‌اند یا بیشتر در معرض دید هستند.

می‌دانیم که مسئلۀ کج‌باوری خیلی قبل از دورۀ ما وجود داشته و در آینده هم وجود خواهد داشت. چند مثال قدیمی برایتان می‌زنم تا قدرت کج‌باوری در طول تاریخ را بهتر متوجه شوید: در سال ۶۸ پس از میلاد مسیح، رومی‌های باستان باور داشتند امپراتور معروفشان نِرو (Nero) مرگ خودش را ظاهرسازی کرده و قرار است دوباره به تخت سلطنت برگردد. طی سال‌های بعد، چندین شیاد در روم خودشان را به‌جای امپراتورِ برگشته از مرگ جا زدند. بعضی‌ها باور داشتند ملکه الیزابت اول (Queen Elizabeth I) در بچگی مُرده و یک پسر جایش را گرفته (اگر غیر از این باشد، چرا ملکه هیچ‌وقت ازدواج نمی‌کند و همیشه کلاه‌گیس می‌گذارد؟). حالا که حرف از جایگزینی شد، پل مک‌کارتنی (Paul McCartney) که در زمان نوشتن این پاراگراف ۸۱سال دارد، در دهۀ ۱۹۶۰ مجبور شد بعضی از طرفدارهایش را قانع کند که نمرده و یک بدل جایگزینش نشده. شاید اعتقاد به تخت‌بودن زمین به گوشتان خورده باشد، اما می‌دانستید بعضی‌ها هم معتقدند زمین توخالی است؟ خیلی از تئوری‌های توطئه هم اصرار دارند که اتفاق‌های تاریخی و معاصر اصلاً نیفتاده‌اند -از قتل مارتین لوتر کینگ جونیور (Martin Luther King Jr) و فرود روی ماه بگیرید تا ۱۱ سپتامبر و تیراندازی در دبستان سندی هوک[۴] (Sandy Hook). حتی یک تئوری توطئه هم دربارۀ ریشۀ اصطلاح تئوری توطئه وجود دارد (می‌گویند این اصطلاح را سازمان اطلاعات آمریکا اختراع کرده تا کسانی را که دربارۀ داستان قتل جان اف کندی سؤال می‌کنند، ساکت کند).

تشخیص مرزهای بین تئوری‌های توطئه هم سخت شده. بخشی از ذات این نظریه‌ها اثبات وجود روابط است؛ یعنی شبکه‌های پنهان علت‌ومعلولی، روابط مخفی و کشف هم‌دستی‌ها برای پیش‌بردن آرمان‌های مرموز. پس جای تعجب ندارد که خودِ این نظریه‌ها تلاقی پیدا می‌کنند و در هم می‌پیچند (مثل این باور که واکسن کووید ۱۹ حاوی تراشه‌های 5G است: یک تئوری توطئه بخر، دو تا ببر). مجموعۀ تئوری‌های توطئه‌ای که حول کووید ۱۹ شکل گرفت، شامل موضوع‌هایی می‌شد که خیلی قبل از پیدایش ویروس مطرح شده بودند. در این نظریه‌ها هم گروه جدیدی از آدم‌بدها معرفی شدند (مثل دکتر فاوچی، بیل گیتس و خودم) و هم نظریه‌های پرطرفدار قبلی دوباره سر زبان‌ها افتادند (مثل ایلومیناتی، دولت پنهان و نخبه‌های مرموز). روایت‌های جدید و قدیمی، همدیگر را تقویت کردند.

مثالی برایتان می‌زنم: وقتی روی این کتاب کار می‌کردم، سفری به شهر تورنتو (Toronto) داشتم. هر دو پرواز رفت و برگشت در فرودگاه بین‌المللی دنور (Denver) توقف داشت. مشکلی با این قضیه نداشتم؛ آن‌جا فرودگاه خیلی خوبی است، به شرطی که زمان فرودتان را طوری تنظیم کنید که از توفان‌های عصرگاهی‌اش در فصل تابستان در امان بمانید. موقع فرود از منظرۀ کوهستان لذت بردم. در شهر هم رستوران خوبی برای غذاخوردن پیدا کردم. اما اگر دشمن‌های آنلاینم متوجه این قضیه می‌شدند، احتمالاً شک می‌کردند یا شاید بهم اتهام می‌زدند که چرا هر دو سفرم دقیقاً به همان نقطه بوده. شاید فکر می‌کردند «یعنی اتفاقیه؟ بعید می‌دونم». خب می‌دانید، تعداد غافلگیرکننده‌ای از مردم باور دارند که فرودگاه بین‌المللی دنور، در اصل، مقر فرماندهی مخفی ایلومیناتی است. می‌گویند اعضای جدیدِ این پیمان باستانی، همدیگر را در تونل‌های زیر این فرودگاه می‌بینند. قطعاً خیلی راحت می‌توانستند «سرنخ‌ها» را به‌هم وصل کنند و نتیجه بگیرند من برای ملاقات مخفیانه با دوستانم در ایلومیناتی و بحث دربارۀ کاهش جمعیت جهان با واکسن‌ها به آن‌جا رفته بودم. و به همین سادگی، مجموعه‌ای از تئوری‌های توطئه که از زمان افتتاح فرودگاه در دهۀ ۱۹۹۰ به‌جا مانده، با کج‌باوری‌های معاصر دربارۀ کووید ۱۹ ترکیب می‌شد.

حالا که حرف از آن فرودگاه شد، بگویم که این نظریه‌ها به ایلومیناتی محدود نمی‌شوند. بعضی‌ها می‌گویند آن تونل‌های زیرزمینی در اصل مخفی‌گاه گروهی از آدم‌های مارمولکی است (شاید همان‌هایی که پشت تبلیغات ضدواکسن بودند؟)؛ شاید هم آدم‌فضایی‌ها؟ بعضی هم فکر می‌کنند آن تونل‌ها یک‌جور پناهگاه است تا وقتی دنیا به سمت نابودی رفت، نخبگان و برگزیدگان دنیا در آن‌ها پناه بگیرند. بعضی دیگر می‌گویند یک شهر زیرزمینی کامل آن‌جاست که مدیران «نظم نوین جهانی» ساخته‌اند. اگر فکر می‌کنید این‌ها خیلی بعید و عجیب‌اند، لطفاً نگاهی به نشانه‌های مخفی طرفدارانشان در مجموعۀ آثار هنری فرودگاه بیندازید -مثل چند تندیس زشت و اهریمنی و یک اسب تقریباً آبی‌رنگ روی دو پا با چشم‌های سرخ، که می‌گویند نشانی شیطانی از آخرالزمان است که خیلی زود اتفاق می‌افتد. باورتان نمی‌شود؟ پس چرا سازندۀ این اثر موقع ساختش از دنیا رفت؟ (این بخش از ماجرا درست است. موقع ساخت این اثر در کارگاه، بخشی از اسب روی لوییز خیمنز (Luis Jimenez)، مجسمه‌ساز، افتاد و به یکی از شاهرگ‌هایش آسیب زد. برای همین، پسرهایش مجبور شدند این پروژۀ به‌تأخیرافتاده را تمام کنند).

بگذریم. حرفم این است که در هر گوشه و کناری از دنیا، می‌شود تئوری‌های توطئه را پیدا کرد. خیلی از داستان‌های شخصی‌ای که در این کتاب روایت می‌کنم، شامل کج‌باوری‌های مربوط به کووید ۱۹ می‌شوند، چون خودم هم از نزدیک‌ترین فاصله تجربه‌شان کرده‌ام؛ اما هدفم گسترده‌تر از این‌هاست: می‌خواهم در مقیاسی کلی، پایه‌های روانشناختی کج‌باوری را بشناسم.

دلیل دیگری که در این کتاب توجه ویژه‌ای به کووید ۱۹ کرده‌ام، این است که همه‌گیری شرایط خاصی برایمان فراهم کرد تا مسئلۀ کلی کج‌باوری را بهتر بشناسیم. کِی شده بود که چنین ترکیبی از استرس، ترس، انزوای اجتماعی، ازبین‌رفتن سیستم‌های حمایتی، پیام‌های گیج‌کننده، بی‌اعتمادی به سازمان‌ها، قطبی‌سازی سیاسی، وقت آزاد برای گشتن در اینترنت و خیلی چیزهای دیگر را داشته باشیم؟ همۀ این‌ها موقعیتی را ایجاد کردند که در یک بازۀ زمانی تقریباً کوتاه، آدم‌های زیادی به باورهای جدید و غلط دربارۀ دنیا رسیدند.

در طول تاریخ، این‌جور تغییرات شدید و ناگهانی در مقیاسی بزرگ کم‌سابقه بوده است. اگر فقط یک نکته باشد که دانشمندان علوم اجتماعی خیلی خوب می‌دانند، این است که تغییر نظرها و باورهای دیگران خیلی سخت است. برای اثبات این موضوع به خودتان، دفعۀ بعد که به یک مهمانی خسته‌کننده رفتید، بپرسید تا قبل از کووید، نظر دیگران دربارۀ چه چیزهایی تغییر کرده بود. احتمالاً جوابی نمی‌گیرید. جالب است که چند نفر هیچ جوابی به این سؤال ندارند یا دست‌کم جوابشان جالب نیست. صادقانه بگویید: خودتان چه جوابی به این سؤال می‌دهید؟ به آشناهایتان هم فکر کنید. چند نفر را می‌شناسید که تیم فوتبال مورد علاقه‌شان را عوض کرده باشند؟ چند نفر را می‌شناسید که در بزرگسالی، گرایش‌های سیاسی‌شان تغییری کرده باشد؟ تحقیقات نشان می‌دهند حتی تغییر در رهبری حزب‌ها و مشکل در برنامه‌های سیاسی اثر چندانی روی اکثر آدم‌ها ندارد. …


اگر خواننده جدید سایت «»  هستید!
شما در حال خواندن سایت ( دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com‌ هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
– سایت رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS شوید.
– شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرامصفحه اینستاگرام ما
– برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

مسلم است که آرای IMDB به خصوص از دید فیلم‌بین‌های حرفه‌ای فقط چیزی نسبی برای پی بردن به محبوبیت نسبی فیلم‌ها هستند. چه بسیارند فیلم‌هایی که نمره بالای 7 دارند، اما ارزش واقعی‌شان خیلی کمتر است و چه بسیارند فیلم‌هایی که آدم درمی‌ماند چرا…

سلیقه است دیگر. وقتی که کسی پول کافی داشته باشد و تنها حرف و سلیقه خودش برایش مهم باشد و اعتمایی به مد روز و حرف مردم نکند، ممکن است خانه‌اش را عجیب و غریب طراحی کند.البته گاهی این کاربری‌های متفاوت هستند که باعث ایجاد این خانه‌های عجیب…

از برخی جنبه‌های تاریخی چیزهای قالب توجهی به جا مانده، مثلا هزاران سکه از یک دوره تاریخ یا ده‌ها زره یا شمشیر یا کتاب‌های پوستی فراوان. اما برخی چیزها هم آنقدر نادر از بلایایی طبیعی و فساد و آتش‌سوزی‌های در امان مانده‌اند که تبدیل به آخرین…

ما نمی‌دانیم که هیچ وقت بیگانگانی که می‌گویند اینقدر وجودشان محتمل است، از زمین بازدید خواهند کرد یا آیا آشکارا رخ خواهند نمود یا نه.فعلا در حد داستان‌های علمی تخیلی به قضیه نگاه می‌کنیم.اما تصور کنید که یک موجود هوشمند فرازمینی…

عکاسی به نام هوگو سوئیساس، یک عکاس خلاق مستقر در لیسبون پرتغال است. او از دوربین و مغزش برای فریب چشم بینندگان عکس‌هایش استفاده می‌کند. او کاملاً خودآموخته، اشیاء روزمره را در صحنه‌هایی که به نظر نمی‌رسد متعلق به آن‌ها هستند، قرار می‌دهد، و…

ایتالیا خانه‌های طراحی معروفی دارد. Pininfarina ،Bertone ،Touring ،Giugiaro و Vignale برخی از مهم‌ترین نام‌های طراحی خودرو هستند.در این خانه‌های طراحی، همه‌چیز از جمله خودرو طراحی می‌شود. چه خودروهایی که تجاری و قابل تولید باشند؛ چه…





منبع